شعر و ادبیات

شعر و ادبیات فارسی و درج اشعار شاعران معاصر

شعر و ادبیات

شعر و ادبیات فارسی و درج اشعار شاعران معاصر

محمود اعظمی

شبیه شیشه می مانم!...تو هم مانند بارانی

رسیـدی توی آغوشم... ولی گویا نـمی مانی

.

خودت را جای من بگذار، ببین یک شیشه حق دارد،

زنی مانند باران را، ببوسد!... یا نمی دانی؟!

.

نبودی تا ببینی باد، مرا هر روز می بویید

من او را سخت می راندم! تو من را سخت می رانی!...

.

کمی احساس هم بد نیست! بیا یک بار مردی کن!

دل ِاین شیشه را نشکن، در این اوضاع طوفانی

.

بیا بانو! تو باران باش و بر من یخ بزن تا صبح

خدا هم می وزد برما، کمی باد ِزمستانی...


محمود اعظمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.